احکام موسیقی، غنا و خوانندگی بانوان
مسأله : غنا عبارت است از صدای انسان که همراه با ترجیع (چرخاندن صدا در گلو) باشد و در اصطلاح فارسی به خوانندگی تعبیر می شود. البته بسیاری از فقها ویژگیهای دیگری هم برای آن بر شمرهاند که به نظر حقیر معتبر نیست.
مسأله: هر چند هر صدای موزونی را میتوان به عنوان موسیقی تلقی نمود و این تعریف نزد اهل موسیقی با کمی تسامح قابل قبول است اما در این مجموعه موسیقی منحصرا شامل صدایی است که از آلات موسیقی (سازهای رسمی یا غیر رسمی) به وجود میآید.
مسأله: غنا و موسیقی (طبق تعریفی که برای آن بیان شد،) فی نفسه حلال است و اگر هم در مواردی حرام میشود، به جهت چیزی غیر از خود غنا و موسیقی است. بعضی از این مواردی که باعث حرمت موسیقی و غنا میشود، فارغ از عموم و خصوص آن عباتند از:
۱- محتوای کلام بر خلاف آموزههای دینی اعم از عقائد، اخلاق، فروع فقهی یا غیر آن باشد.
۲- فرد را از هدف اصلی انسان که تعالی مورد نظر اسلام است باز دارد.
۳- در مجلسی باشد که حضور فرد در آن حرام است.
۴- فرد را به سوی بیبند و باری اعتقادی یا اخلاقی سوق دهد.
۵- موجب ایجاد شهوت غیر شرعی در فرد شود.
۶- فرد را به گونهای دگرگون کند که موجب زوال عقل او ولو برای مدتی کوتاه شود.
مسأله: خوانندگی بانوان نه برای خواننده و نه برای شنونده، چه مرد باشد و چه زن، فی نفسه حرام نیست و تفاوتی بین غنای مردان و زنان نبوده و حکم کلی بر آن جاری است. البته تصور میشود به طور معمول صدای زنانه، خواه از خواننده مرد باشد یا از خواننده زن، در بروز تمایلات شهوانی در شنونده مؤثر باشد، لذا بهتر است دقت بیشتری در اینگونه موارد شود.
مسأله: نوازندگی بانوان فی نفسه حرام نیست حتی اگر در حضور مردان نامحرم باشد، مگر آنکه موجب مفسدهای بوده یا ریبه باشد. (ریبه، ترس معقول و متعارف از قرار گرفتن در حرام است.)
مسأله: موسیقی که موجب ایجاد طرب و شادی در انسان میشود، حلال و حتی پسندیده است به شرط آنکه موجب انجام حرامی نشود.
مسأله: موسیقی یا غنایی که موجب شهوت بین زوجین میشود، اگر به دلیل دیگری حرام نباشد، اشکالی ندارد.
مسأله: تشخیص حلال یا حرام بودن یک موسیقی یا غنای خاص به عهده خود فرد است.
مسأله: بین موسیقی سنتی ایران، محلی، کلاسیک غربی، عربی، هندی یا هر نام دیگری که داشته باشد، تفاوتی نبوده و تابع حکم کلی غنا و موسیقی است.
مسأله: پخش موسیقی از صدا و سیمای جمهوری اسلامی و یا مجوزداشتن آن از مراکز دولتی یا نیمه دولتی، دلیل حلال بودن آن نمیباشد، کما اینکه پخش یک موسیقی از صدا و سیماهای سایر کشور، دلیل بر حرام شدن آن نیست.
مسأله: موسیقیهایی که متعارفا در مجالس غیر شرعی استفاده میشود، اگر شامل مصادیق حرام که پیش از این گفته شد، نباشد، هر چند شنیدن آن در ملأ عام محل اشکال است اما در خفا که فرد مورد اتهام قرار نمیگیرد یا مفسده دیگری بر آن مترتب نیست، اشکالی ندارد.
مسأله: اگر آهنگساز، نوازنده، خواننده یا سایر تولیدکنندگان غنا و موسیقی، هدف حرامی را دنبال کنند یا از ابزار و روشهای حرام استفاده، کنند، هر چند خود مرتکب فعل حرام شدهاند اما اینها باعث حرمت آن نزد شنونده نمیشود و حلال و حرام بودن آن برای شنونده به موازینی که پیش از این گفته شد، بستگی دارد.
مسأله: اگر شنیدن موسیقی یا خریداری آن یا مانند این موارد موجب تقویت فعل حرام شود، شرعا جایز نیست.
مسأله: آموزش، آموختن و نواختن آلات موسیقی فی نفسه حرام نیست، مگر آنکه به جهت چیز دیگری از مصادیق حرام به حساب آید.
مسأله: آموزش، آموختن یا خریداری آلات موسیقی که ادعا میشود معمولاً برای حرام به کار میرود، فی نفسه اشکالی ندارد مگر آنکه موجب اتهام فرد مؤمن یا رونق، ترویج و تقویت فعل حرام باشد و یا به طریقی مانند اینها موجب حرمت آن شود.
مسأله: کسی که در جایی کار میکند یا رفت و آمد دارد که موسیقی حرام مورد استفاده قرار میگیرد، در صورتی که شرایط امر به معروف و نهی از منکر وجود دارد، لازم است به این کار اقدام کند و در غیر صورت و در صورت امکان لازم است محل را ترک کند و اگر آن هم مقدور نبود، لازم است که بهگونهای معقول و معمول خود را از شنیدن آن باز دارد اما اگر امکان هیچکدام آنها وجود نداشت، اشکالی در آن نیست.
مسأله: شنیدن موسیقی و غنای مشکوک که حلال یا حرام بودن آن نزد شنونده معلوم نیست، هر چند پرهیز از آن خوب است اما تا زمانی که حرمت آن معلوم نشود، در حکم حرام نیست.
مسأله: با توجه به تعریفی که برای غنا گفته شد، خواندن قرآن به صورت غنا نمیتواند فی نفسه حرام باشد. هر چند اگر قرآن به گونهای خوانده شود که از شأن کلام الهی خارج باشد، اشکال دارد.
مسأله: استفاده از موسیقی به صورت اجرای زنده یا غیر آن در مساجد، حسینیهها و سایر مراکز مذهبی، اگر موجب وهن آن مرکز بوده یا شأنیت آن را مورد سؤال قرار دهد، جایز نیست. هر چند بهتر است به طور کلی از آن به جد خودداری شود.
مسأله: اگر موسیقی یا غنایی از نظر جسمی یا روحی مخرب بوده و برای شنوندهای مضر باشد، ممکن است از مصادیق مکروه باشد و یا از جمله محرمات به حساب آید.
مسأله: ترغیب دیگران به آموختن یا شنیدن موسیقی حرام نیست حتی اگر از کودکان یا نوجوانان باشند مگر آنکه احتمال داده شود موجب ورود آنها به محرمات خواهد شد که در این صورت هم اگر پیشبینیها و پیشگیریهای معمول انجام شود، اشکالی ندارد.
مسأله: اگر معالجه فردی به تشخیص متخصص مربوطه ، موکول به استفاده از موسیقی حرام باشد (!) و ظاهرا گریزی هم از آن نباشد، استفاده از آن در حداقل لازم برای معالجه بلا اشکال است.