چرا همه نمیتوانند احکام الهی را استنباط کنند؟
منابعی که فقیه احکام عملیه را بر اساس آن استنباط میکند، در بین فقهای مکتب اهل بیت سلاماللهعلیهم و فقهای مکتب خلفا با هم متفاوت میباشند.
علمای مکتب اهل بیت سلاماللهعلیهم موارد زیر را جزو منابع فقه میدانند که بر اساس آنها، احکام الهی استنباط میشود:
۱- قرآن: مهم ترین و اصلیترین مورد در استخراج احکام الهی است.
۲- سنت رسول الله صلیاللهعلیهوآلهوسلم و ائمه معصومین سلاماللهعلیهم: البته به شرط آنکه شرایط پذیرش را داشته باشد، دومین منبع برای استخراج احکام الهی است.
۳- عقل: که البته در محدوده کاربرد آن نظرات مختلفی وجود دارد. به این معنا که همه آن را یکی از منابع استنباط احکام میدانند ولی گروهی آن را تنها ابزاری برای فهم و استنباط از منابع قبلی میدانند در حالی که گروه دوم برای آن استقلال نیز قائلاند. طبیعتا افرادی نیز در طیف میان این دو گروه قرار دارند.
۴- اجماع: علمای امامیه در پذیرش یا عدم پذیرش آن اختلاف نظر دارند. بدین معنا که گروهی آن را مطلقا مردود میدانند اما گروهی نیز یکی یا برخی از وجوه آن را می پذیرند. البته اصولیون در تعریف اجماع نیز اختلاف نظرهای جدی دارند.
علاقهمندان میتوانند جهت آشنایی با این موارد به کتب فارسی و عربی که در زمینه اصول فقه نوشته شده مراجعه فرمایند. در زمینه اعتبار اجماع نیز میتوانند به کتاب «اجماع، حجیت یا عدم حجیت» مراجعه کنند.
اما در جواب این سؤال که چرا همه نمی توانند مجتهد باشند و احکام الهی را استخراج کنند باید گفت که:
«اتفاقا همه می توانند مجتهد شده و احکام الهی را خود استنباط نمایند»
البته به شرط آن که مقدمات آن را بدانند یعنی نسبت به موارد زیر آگاهی لازم را داشته باشند:
۱- علوم قرآنی.
۲- علوم حدیث.
۳- مبانی اصول فقه.
۴- روش استنباط احکام.
البته بدیهی است که آگاهی نسبت به این علوم آشنایی با مواردی مانند ادبیات عرب، منطق و . . . را نیاز دارد و تذکر این نکته نیز خالی از لطف نیست که:
۱- مجتهد شدن، مانند متخصص شدن در سایر علوم، هر چند کار ناشدنی نیست اما نیازمند تلاش در خود خود است.
۲- آگاهی با علوم بالا در حدی لازم است که نیاز مجتهد را در استنباط احکام الهی رفع کند و الا علامه شدن در برخی از آنها شاید بیش از یک عمر نیاز داشته باشد.