داستان زنده شدن تصویر شیر توسط امام کاظم و امام رضا علیهماالسلام
سؤال:
آیا داستان زنده شدن تصویر شیر توسط امام کاظم یا امام رضا علیهالسلام معتبر است. در سایت حوزه نت نوشته که داستان امام کاظم معتبر و امام رضا غیر معتبر است.
***
پاسخ استاد ریاحی:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم و رحمه الله
اجازه بفرمایید هر کدام را جداگانه بررسی کنیم.
۱. داستان زنده کرد تصویر شیر روی پرده توسط امام کاظم علیهالسلام در الأمالی للصدوق (ص ۱۴۸) و عیون أخبار الرضا علیهالسلام (ج ۱، ص ۹۶) به یک سند آمده است. شیخ صدوق این گزارش را از محمد بن حسن بن احمد بن ولید از محمد بن حسن الصفار و سعد بن عبدالله القمی از احمد بن محمد بن عیسی الاشعری از حسن بن علی بن یقطین از برادرش حسین از پدرش علی بن یقطین روایت کرده است که همه از ثقات درجه یک هستند و بلاخلاف این گزارش معتبر است. ناگفته نماند که علی بن یقطین که از شیعیان جلیلالقدر بوده و نزد ائمه علیهمالسلام جایگاه رفیعی داشته است، از کارگزاران و افراد خاص مهدی و هارون، خلفای بنیالعباس بود، به گونهای که بعضی گزارشها حاکی از آن است که چون علی بن یقطین از ئنیا رفت، امین که در آن عصر ولیعهد اول هارون بود، بر پیکر او نماز خواند. زمان مرگ او، چند ماه قبل از شهادت امام کاظم علیهالسلام است. با این حساب، میتوان گفت در این محفل حضور داشته یا به واسطه افرادی در همان زمان آن را شنیده و به خارج مسجد مورد نظر درز داده است. با توجه به اینکه مسلمانان آن عصر در مساجد خود از تصاویر موجودات زنده استفاده نمیکردند و آن را حرام میدانستند، قاعدتا این مسجد، مسجد عمومی نبوده است و شاید در دارالخلافه یا تفرجگاهها یا به هر حال محلهایی که مخصوص خلیفه بوده است، قرار داشته است.
این را هم اضافه کنم که راوی دلیل اصلی خلیفه برای نهایی کردن تصمیمش بر قتل امام کاظم علیهالسلام را همین ماجرا میداند.
۲. داستان امام رضا علیهالسلام و زنده کردن شیر در عصری که ولایتعهدی مأمون را داشتند، هم در عیون أخبار الرضا علیهالسلام (ج ۲، ص ۱۶۷) آمده است و هم در دلائل الإمامه (ص ۳۶۷) که هر کدام را جداگانه بررسی میکنیم.
* شیخ صدوق این حدیث را از محمد بن قاسم المفسر از یوسف بن محمد بن زیاد و علی بن محمد سیار که در بعضی نسخ یسار آمده است، از پدرانشان از امام عسکری علیهالسلام از پدران بزرگوارشان روایت کرده است که هر چند در وثاقت محمد بن قاسم المفسر اختلاف است، اما بر مبنای حقیر، از ثقات درجه یک است. دو نفر بعدی که هم عرض هستند، یعنی یوسف بن محمد بن زیاد و علی بن محمد بن سیار نهایتاً از ثقات درجه دو هستند، اما پدران این دو، مجهول میباشند و راهی برای توثیقشان نیست، در نتیجه این گزارش معتبر نیست و نمیتوان به آن اعتماد و استناد کرد. ما در بررسی اعتبار کتاب تفسیر منسوب به امام عسکری علیهالسلام، بحث خوبی درباره این افراد داشتیم که اگر عزیزان تمایل داشتند اطلاعات بیشتری داشته باشند، میتوانند به آن مراجعه کنند.
* این حدیث در دلائل الإمامه از علی بن هبهالله بن عثمان بن احمد بن ابراهیم بن رائفه الموصلی از شیخ صدوق به باقی سند عیون أخبار الرضا علیهالسلام روایت شده است که این طریق دو اشکال دارد. یکی، همان که در طریق شیخ صدوق عرض شد و دیگری به خاطر خود کتاب دلائل الإمامه که نویسندهای مجهول دارد که تلاش کرده خود را جزء بزرگان و ثقات شیعه جا بزند. بحث اعتبار کتاب دلائل الإمامه و نویسنده آن هم در سایت هست که عزیزان میتوانند به آن مراجعه کنند.
پیروز باشید – ریاحی