احکام روزه قضا
مسأله: اگر دیوانه عاقل شود، واجب نیست روزههاى وقتى را که دیوانه بوده قضا نماید.
مسأله: اگر غیر مسلمانی، مسلمان شود، واجب نیست روزههاى وقتى را که کافر بوده قضا نماید.
مسأله: کودکی که شرایط مکلف شدن را دارد اما به واسطه ناتوانی روزه نگرفته است، فقط باید قضای آنها را به جا آورد. (شرایط مکلف شدن دختر و پسر)
مسأله: روزهاى که از انسان به واسطه مستى فوت شده، باید قضا نماید، چه برای معالجه بوده باشد، چه به اشتباه خورده باشد و چه غیر آن.
مسأله: اگر براى عذرى مانند بیماری یا سفر و . . . چند روز روزه نگیرد و بعد شک کند که چه وقت عذر او بر طرف شده، لازم است مقدار کمتر را که احتمال مىدهد روزه نگرفته قضا نماید.
مسأله: اگر از چند ماه رمضان روزه قضا داشته باشد، قضاى هر کدام را که اول بگیرد مانعى ندارد حتی اگر وقت تنگ باشد.
مسأله: اگر قضاى روزه چند رمضان بر او واجب باشد و در نیت معین نکند روزهاى را که مىگیرد قضاى کدام رمضان است، ظاهرا قضاى سال اول حساب مىشود.
مسأله: کسى که قضاى روزه واجب را گرفته، مىتواند پیش از ظهر روزه خود را باطل نماید، حتی اگر وقت تنگ باشد.
مسأله: کسی که قضای روزه واجب را بعد از ظهر باطل میکند، باید که کفاره بدهد و کفاره آن اطعام ۱۰ فقیر است و اگر نمیتواند، ۳ روز روزه است و اگر نمیتوانذ هر مقدار که ممکن است، باید اطعام کند.
مسأله: اگر قضاى روزه ماه رمضان شخص دیگرى را گرفته باشد، بهتر است که بعد از ظهر روزه را باطل نکند.
مسأله: اگر کسی به واسطه مرض یا حیض یا نفاس، روزه رمضان را نگیرد و پیش از تمام شدن رمضان یا پیش از آن که فرصتی داشته باشد، قضای آن را بگیرد، فوت کند، لازم نیست روزههایى را که نگرفته براى او قضا کنند.
مسأله: اگر به واسطه مرضى روزه رمضان را نگیرد و مرض او تا رمضان سال بعد طول بکشد، قضاى روزههایى را که نگرفته بر او واجب نیست و باید براى هر روز یک مد (۷۵۰ گرم) طعام به فقیر بدهد. (دیر کرد)
مسأله: اگر به واسطه عذری غیر از بیماری روزه نگرفته باشد و عذر او تا رمضان بعد باقى بماند، روزههایى را که نگرفته باید قضا کند. (احکام بانوان باردار و شیره جداگانه عنوان خواهد شد.)
مسأله: اگر به واسطه بیماری روزه رمضان را نگیرد و بعد از رمضان، بیماری او بر طرف شود ولى عذر دیگرى پیدا کند که نتواند تا رمضان بعد قضاى روزه را بگیرد باید روزههایى را که نگرفته قضا نماید.
مسأله: اگر در ماه رمضان، عذری غیر از بیماری داشته باشد و بعد از رمضان آن عذر برطرف شود و تا رمضان سال بعد به واسطه بیماری نتواند روزه بگیرد روزههایى را که نگرفته باید قضا کند.
مسأله: اگر در ماه رمضان به واسطه عذرى روزه نگیرد و بعد از رمضان عذر او برطرف شود و تا رمضان آینده عمدا قضاى روزه را نگیرد، علاوه بر قضای آن روزها، باید براى هر روز یک مد (۷۵۰ گرم) طعام هم به فقیر بدهد. (دیر کرد)
مسأله: اگر در قضاى روزه کوتاهى کند تا وقت تنگ شود و در تنگى وقت عذرى پیدا کند، باید قضا را بگیرد و براى هر روز هم یک مد (۷۵۰ گرم) طعام به فقیر بدهد.
مسأله: کسی که موقعى که عذر دارد تصمیم داشته باشد که بعد از برطرف شدن عذر روزههاى خود را قضا کند و بعد از رفع عذر، در تنگی وقت بیفتد، روزههایی را که به جهت تنگی وقت نتوانسته است بگیرد، فقط باید قضای آن را به جا آورد.
مسأله: اگر مرض انسان چند سال طول بکشد، بعد از آن که خوب شد اگر تا رمضان آینده به مقدار قضا وقت داشته باشد باید فقط قضاى رمضان آخر را بگیرد و براى هر روز از سالهاى پیش یک مد (۷۵۰ گرم) طعام به فقیر بدهد.
مسأله: کسى که باید براى هر روز یک مد (۷۵۰ گرم) طعام به فقیر بدهد مىتواند کفاره چند روز را به یک فقیر بدهد.
مسأله: اگر قضاى روزه رمضان را چند سال تأخیر بیندازد باید قضا را بگیرد و برای تأخیر در سال اول یک مد (۷۵۰ گرم) طعام به فقیر بدهد و تأخیر به جهت سالهای بعدی، کفاره ندارد.
مسأله: اگر روزه رمضان را بدون عذر نگیرد علاوه بر کفاره مربوطه اگر قضای آن روز را تا رمضان بعد، روزه نگیرد، ظاهرا باید برای هر روز، یک مد (۷۵۰ گرم) به فقیر اطعام کند.
مسأله: اگر روزه رمضان را عمدا نگیرد و در روز چند بار مرتکب مبطلات روزه شود، هر چند ممکن است که معصیت کرده باشد، اما یک کفاره کفایت میکند.
مسأله: بعد از مرگ پدر و مادر، قضای نماز و روزه (روزه واجب اعم از ماه رمضان، نذر و . . .) آن دو ظاهرا بر عهده پسر بزرگتر است و خوب است که سایر فرزندان او را در این کار یاری کنند. البته اگر فرد فوت شده اجیر گرفته باشد یا از سهم ثلث خود وصیت کرده باشد و مانند اینها از عهده پسر بزرگتر خارج میشود.