بررسی داستان عروسی یهودیان و دعوت از حضرت فاطمه زهرا
سؤال:
آیا این روایت معتبر است؟
یهودیان مدینه میخواستند فاطمه(س) دختر رسول اکرم (ص) را تحقیر کرده و خوارش سازند.به همین سبب در یک مجلس عروسی زنان خود را به بهترین زیورها آراستند و بر آنها فاخرترین لباسها را پوشاندند. آنگاه به نزد رسول خدا (ص) آمده و با شیطنت از او اجازه خواستند تا دخترش فاطمه(س) به مجلس آنان درآید. رسول اکرم(ص) فرمود: اجازه او با علی است. انّها زوجه علیّ بن ابیطالب و هی بحکمه از او خواستند تا در نزد علی «علیه السلام» شفاعت کند، رسول خدا(ص) هم شفاعت کرد و بنا شد زهرا(س) به مجلس درآید.
جبرئیل در دم فرود آمد و با خود لباس و عطر و زیورهای بهشتی آورد که هیچکس نظیرش را ندیده بود. زهرا(س) به مجلس درآمد، و ماه از شرم پنهان شد. همه زنان مجلسی از بهت انگشت بر دهان گرفتند و به وی خیره شدند، زیرلب میگفتند: گویا بدر این بار در خانه ما به چلّه نشسته. آنگاه در دم همچون سحره فرعون از پا افتادند و در سجده بر زمین بوسه زدند.
جمع زیادی در آن جشن عروسی به برکت حضرت زهرا(س) جشن تشرف به اسلام گرفتند. (بحارالانوارج۴٣ص٣٠)
* * *
پاسخ:
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام علیکم
این ماجرا را مرحوم علامه مجلسی در قرن یازده و دوازده از کتاب الخرائج و الجرائح مرحوم قطب راوندی قرن ششم روایت کرده است. مرحوم قطب راوندی هم این داستان را بعد از حدود پانصد، ششصد سال، بدون ذکر هیچ سند و حتی منبعی نقل کرده است. لذا این ماجرا از نظر حدیثی اصلا معتبر نیست و حتی از نظر تاریخی هم هیچ اعتباری ندارد.
با توجه به مشی مرحوم قطب راوندی در انتخاب مطالب حدیثی و تاریخی و توجه ایشان به مطالب غیر مستند و به قول امروزی منبر پسندِ بدون سند و مدرک، وجود چنین مطالبی در آثار ایشان طبیعی و بسیار است.
در ضمن اینگ ونه اعجازها از اهل بیتb و نیز مسلمان شدن جمع قابل ملاحظه ای از یهود صدر اسلام، حداقل از چشم محدثین و مورخین شیعه نباید پنهان میماند.
علی ای حال! هیچ اعتباری ندارد.
پیروز باشید